سوشیانت

دستیار روانپزشکی،روشهای موفقیت

سوشیانت

دستیار روانپزشکی،روشهای موفقیت

مــــــــردی که جهان را نجات داد ! ...



اشتباه نکنید این فرد نه یک سیاستمدار بود و نه رییس یک سازمان بین‌المللی.

باید داستان را از اول مرور کنیم و به تاریخ اول سپتامبر سال 1983 برگردیم:
اول سپتامبر سال 1983 بود و جنگ سرد بین ابرقدرت‌های جهان -شوروی و آمریکا- با شدت تمام دنبال می‌شد ، یک هواپیمای خطوط هوایی کره از فرودگاه جان اف ‌کندی نیویورک به مقصد سئول کره جنوبی حرکت می‌کرد.
در نیمه راه ، هواپیمای مسافری به اشتباه وارد حریم هوایی شوروی شد. جت‌های روسی به این هواپیما نزدیک شدند، خلبانان جت‌های روسی نمی‌دانستند که هواپیما حاوی مسافرهای عادی است ، آنها به هواپیما اخطار کردند که اگر خودش را معرفی نکند ، به آن شلیک خواهند کرد ولی در نهایت پاسخی دریافت نکردند....
گفته می‌شود در واقع پرسنل پرواز هواپیما اخطار جنگنده‌های روسی را دریافت نکرده بودند ، البته تا به امروز تئوری‌های زیادی در این مورد وجود دارد. یک ساعت گذشت و جت‌ها همچنان ، هواپیما را همراهی می‌کردند تا اینکه از مقامات روسی دستور رسید که هواپیما نابود شود. این کار انجام شد و در نتیجه 269 مسافر کشته شدند...

بعد از اینکه همه متوجه فاجعه شدند ، مقامات روسی سعی کردند عمل خود را توجیه کنند ولی رونالد ریگان رییس جمهور وقت آمریکا روس‌ها را بربر دانست و کار آنها را «جنایتی علیه بشر که نباید فراموش شود» تلقی کرد.
تنش بین ابرقدرت‌های به حداکثر خود رسیده بود و نظامیان هر دو جبهه در حالت آماده‌باش نظامی قرار گرفته بودند.
در یک شب سرد در 26سپتامبر سال 1983، استانیسلاو یوگرافوویچ پتروف یک سرهنگ دوم نیروهای موشکی استراتژیک سر کارش بود او به جای همکارش که به علتی نتوانسته بود در محل کار ظاهر شود ، پست می‌داد و آسمان شوروی را پایش می‌کرد...
کمی از نیمه‌شب گذشته بود که پتروف هشداری از یک کامپیوتر گرفت : یک موشک اتمی از سوی آمریکا شلیک شده و مقصدش مسکو است!!!

پروتکل نظامی از پیش تعریف‌ شده روس‌ها در چنین شرایطی این بود که همه سلاح‌های اتمی برای انجام یک ضد حمله به صورت سریع و آنی فعال شوند و پس از آن به مقامات نظامی و سیاسی اطلاع داده شود.
صدای آلارم‌ها در پناهگاهی که پتروف در آن بود به گوش می‌رسید و نورهای قرمز به نشانه شناسایی موشک اتمی آمریکایی‌ها به وسیله ماهواره‌های روسی همه جا روشن بودند.
ولی پتروف حس می‌کرد هشدار کامپیوترها درست نباشد ، او فکر کرد که اگر آمریکا واقعا قصد حمله به شوروی را داشته باشد از همه موشک‌هایش استفاده می‌کند و با پرتاب صرفا یک موشک ، فرصت ضدحمله را به روس‌ها نمی‌دهد.

لحظاتی بعد استرس در پناهگاه بیشتر شد و همه افسرها در تشویش بودند چرا که کامپیوترها ، موشک‌های دوم ، سوم ، چهارم و پنجم را هم شناسایی کرده بودند.
پتروف دو راه پیش رو داشت : به غریزه‌اش اعتماد کند و همه اخطارهای کامپیوترها را ناشی از اشتباه آنها بداند و یا طبق پروتکل نظامی ، سیستم موشکی شوروی را فعال کند و آغازگر جنگی شود که بی‌شک موجب مرگ میلیون‌ها نفر می‌شود.
پتروف کار اول را انجام داد!!!

با گذشت دقایقی معلوم شد که حق با پتروف بوده است.همه اینها ناشی از خطای کامپوتر و نقص در یک قطعه چند دلاری بود.پتروف حالا یک قهرمان بود ، او از جنگ اتمی پیشگیری کرده بود ، افسران دور و برش ، تصمیم شجاعانه او را ستودند.
ولی مقامات کرملین اینگونه فکر نمی‌کردند ، او به هر حال از پروتکل نظامی تخطی کرده بود ، اگر تصمیم او اشتباه از آب در می‌آمد ، جان میلیون‌ها نفر از شهروندان شوروی را به خطر می‌انداخت. بنابراین تصمیم گرفته شد که پتروف به بازنشستگی پیش از موعد برود ، با حقوقی حدود 200 دلار در ماه!
تا سال 1988 به خاطر حفظ اسرار نظامی کسی از تصمیم قهرمانانه پتروف آگاه نشد ، در این زمان یکی از افسران حاضر در آن پناهگاه کتابی در مورد واقعه نوشت و همه چیز را توضیح داد.

هیچ کس نمی‌داند که اگر پتروف ،آن افسر 44ساله‌ ،آن شب در آن پناهگاه نبود ، چه اتفاقی می‌افتاد و باز کسی نمی تواند حدس بزند اگر همکار آقای پتروف آن روز در شیفت خودش حاضر می‌شد چه تصمیمی می‌گرفت ولی مسلم است که پتروف بیشتر از هر شخص دیگری باعث نجات جان انسان‌ها شده است.
شاید اگر آن تصمیم پتروف نبود ، الان من و شما در پشت مانیتورهایمان در حال خواندن این متن نبودیم!!!

دست نوشته های مهاتما (روح بزرگ) گاندی!

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم
من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم
چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است
و تو هم به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام
منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى
و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه
ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى
می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم
می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم
چرا که ما هر دو انسانیم
این جهان مملو از انسان‌هاست
پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد
تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند
حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند
دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى
من قابل ستایشم، و تو هم
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد
به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى
همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت
اما همگى جایزالخطا
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى و یادت باشد که این ها رموز بهتر زیستن هستند

آفتاب را دوست دارم

آفتاب را دوست دارم 



به خاطر پیراهنت روی طناب رخت 



باران را 



اگر که می بارد 



برچترآبی تو 



وچون تو نماز می خوانی 



من ، خداپرست شده ام

خوبترین واژه

خوبترین واژه همین است 

همین که هیچوقت نگفته ام 

همین که هر روز 

لباسم را به تن می کنم 

چای را می نوشم 

و در صف اتوبوس 

با رفتن دقیقه ها زمزمه اش می کنم 

خوبترین واژه 

بی بهانه ترین شعریست 

که به دهان پرندگان خیابان سپردم 

تا پنجره ی کوچک اتاقت را 

رو به شعله ی کلماتم باز کنی

عذرخواهی از زنان؟!؟!؟!

 شاید گفتن کلمه متاسفم سخت‌ترین کار برای مردان باشد ، اما تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد عذرخواهی کردن از زنان می‌تواند سلامت آن‌ها را بهبود ببخشد. شاید گفتن کلمه متاسفم سخت‌ترین کار برای مردان باشد ، اما تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد عذرخواهی کردن از زنان می‌تواند سلامت آن‌ها را بهبود ببخشد.دانشمندان با انجام تحقیقاتی متوجه شدند زنانی که در قبال رفتار بی‌دابانه یا آزاردهنده دیگران عذرخواهی دریافت نمی‌کنند فشار خونشان بالا می‌رود و این موضوع می‌تواند خطر ابتلا به حمله قلبی و سکته را در آن‌ها افزایش دهد.اما در عوض زنانی که به موقع کلمه متاسفم را می‌شنوند سریع‌تر آرام می‌شوند و فشار خونشان ۲۰ درصد سریع‌تر به حالت طبیعی و نرمال باز می‌گردد.اما در مردان این موضوع برعکس است و فشار خون مردان بعد از شنیدن عذرخواهی ۲۰ درصد بیش‌تر زمان می‌برد تا به حالت طبیعی باز گردد ، که این نشان می‌دهد مردان بعد از شنیدن اقرار به اشتباه دیگران بیش‌تر تهییج می‌شوند.دانشمندان موسسه پزشکی دانشگاه ماساچوست در آمریکا فشار خون ۲۹ مرد و ۵۹ زن را در طی یک آزمایش بررسی کردند.از هر دو گروه خواسته شد ظرف مدت ۵ دقیقه یک تست ریاضی را کامل کنند.در حین این تست سه بار در کار آن‌ها اخلال وارد شده و با عصبانیت از آن‌ها خواسته شد تا عجله کنند.بعد از پایان یافتن تست ، به شرکت کنندگان گفته شد که اصلا در این امتحان خوب نبودند و سپس دو دقیقه بعد از نیمی از آن‌ها به دلیل این بی‌ادبی و رفتار نادرست عذرخواهی شد.دانشمندان متوجه شدند زنان بعد از شنیدن عذرخواهی سریع‌تر آرام می‌شوند ، در حالی که مردان برعکس زنان بیش‌تر برآشفته می‌شوند.یکی از محققان در این باره گفت : نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد فواید بسیاری برای سلامتی در بخشیدن و عذرخواهی وجود دارد.فشار خون انبساطی که معیاری برای بررسی فشار خون بین ضربان قلب است می‌تواند خطر حمله قلبی و سکته را افزایش دهد.عذرخواهی کردن از زنان باعث می‌شود آن‌ها سریع‌تر آرام شده و فشار خونشان سریع‌تر به حالت نرمال باز‌گردد.