سوشیانت

دستیار روانپزشکی،روشهای موفقیت

سوشیانت

دستیار روانپزشکی،روشهای موفقیت

در دست گلی دارم ! ! !

در دست گلی دارم ، اینبار که می آیم


کانرا به تو بسپارم ، اینبار که می آیم


در بسته نخواهد ماند ، بگذار کلیدش را


در دست تو بسپارم ، اینبار که می آیم 


هم هر کس و هر چیز ، جز عشق تو پالوده است


از صفحه پندارم ، اینبار که می آیم


خواهی اگرم سنجی ، می سنج که جز مهرت


از هر چه سبکبارم ، اینبار که می آیم


سقفم ندهی باری ، جایی بسپار، آری


در سایه دیوارم ، اینبار که می آیم


باور کن از آن تصویر آن خستگی ، آن تخدیر


بیزارم و بیزارم ، اینبار که می آیم


دیروز بهل جانا! با تو همه از فردا


یک سینه سخن دارم ، اینبار که می آیم
نظرات 3 + ارسال نظر
دکتر پژم شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:33 ب.ظ

یک بستری مشتی بهرم تو بخوابان و

هشیارم و بیدارم اینبار که می آیم

باران شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:08 ب.ظ http://sotooh.blogsky.com

سلام

خیلی این شعر رو دوس داشتم
نوستالوژیِک بود
خواهرم می خوند همیشه
اونموقع ها هنوز من رو دوس داشت !
الان هم داره
فقط شعر نمی خونه شاید
مرسی

بر باد رفته چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ب.ظ

کورش یغمایی...
کوروش یغمایی خوندتش...
چقدر این موزیکو دوست داشتم،اون موقع که دلو دماغی بود و از زندگی و اتفاقات شیرین کوچیکش لذت میبردیم...
ما را چه شد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد